خبر رسید که داری به شهر می رسی
نمی خواستم کسی جز من نگاهت کند
به همین خاطر چو انداختم
چند نفری که رقیب من هستند
چشم هایشان را درویش کنند
وگرنه در خطرند!
خیلی بد شد
گاهی یک شایعه،تاریخ یک قوم را عوض می کند
نیامدی
و تراژدی آغامحمدخان قاجار در کرمان،یک بار دیگر تکرار شد
شهر پر از دراویش کور شده بود...
(عباد صادقی)
چشم انداز...برچسب : نویسنده : zaarcha بازدید : 48