چشم هایت،کردستان
در من خمره ی ترک خورده ای ست
پر از حسرت انگورهای سیاهت
در من بریز نگاهت را
من خیام گم گشته در کوچه هاتم...
چشم هایت،تاکستان
خوشه ها زیادرس شده اند
و تو هنوز داری،پاییز چهره ات را کتمان می کنی?
باز کن چشم هایت را
کوچه باغ های اطرافت
که از سر هر دیوار سنگ و گلی اش
خوشه خوشه انگور
و دانه دانه انار آویزان شده است
ییلاق وجودت را زیباتر می کند
راستش را بگو
تو اگر باشی،سرت را پایین می اندازی
و از این کوچه ی پرخاطره،
به همین سادگی ها می گذری؟
#عباد_صادقی
چشم انداز...برچسب : نویسنده : zaarcha بازدید : 81